خروج سیدالشهدا از مدینه
فضا محو تاب و تب زینب است گـمانـم که وقت نـمـاز شب است همه هـاشـمـیـان، مـشـغـول ذکـر بیابان پر از نغمۀ "یارب " است (طِرِمّاح)! محمل به سرعت مران که بانوی این کاروان زینب است هـمه کـودکان را هـمه شب مـدام غـریـبانه ذکـر خـدا بر لـب است حسین است چون ماه و اطراف او فروزنده هفتاد و دو کوکب است بـیـابـان بــزن نــالـه ای دل نشین که دخت عـلی گشته محمل نشین عجـب کـاروانی، خـدا یــارشـان اجــل آیـد از ره به دنـبـالــشـان مـتـاع هـمه گــشـتـه خـون گــلـو خــداونــد عــالــم خــریــدارشان شود حـج شان با شهـادت شروع اســارت بــود آخـــرِ کــارشــان گــواهـی دهـم در کــنـار فــرات بــود آبـشـان خـون رخـسارشـان چو ایـنان عـزیـزان پـیغــمـبـرنـد مبــادا کـنی ای فـلک خـوارشان قـضـا را چه امـری مـقــدر شـده که سـقــا پــریـشان اصغــر شـده |